ازجمله عواملی که ایجاد مراکز نوآوری را به یک نیاز تبدیل کرده است، به وجود آمدن تغییرات سریع در فناوریهای روز دنیا و مسائل اجتماعی جامعه امروز است. مراکز نوآوری با همان ایده جذب خلاقیتها و نوآوریهای افراد ایجادشدهاند و به دنبال عرضه یک محصول به بازار هستند، البته محصولی که بر مبنای دانش و پژوهش ساخته شده باشد. آنها با تأمین بودجه فعالیت خود از شرکتهایی که به آنها وابستهاند و یا شرکتهایی که طرحها را به آنها میفروشند به حیات خود ادامه میدهند، البته سهمی از بودجه در نظام حاکم هر حکومت هم دارند.
افزایش تعداد افراد تحصیل کرده، مخصوصاً در پنجاه سال گذشته، فکر ایجاد مراکز نوآوری را در بین محیطهای آکادمیک و صنعتی شکل داده است، چراکه ایدههای گذشته بشر دیگر کارایی لازم در بعضی از زمینهها را نداشتهاند. بهعنوان یک مثال، مراکز آموزش عالی از این ابزار برای گسترش تواناییهای خود استفاده کردهاند. آنها استراتژیهای مختلفی را برای پیشرفت در روشهای نوینی آموزشی و پیشرفت در صنعت آموزش برای برخورد با تعداد بیشتری دانشآموز را به کار بردهاند.
طبق تعریف صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران، مرکز نوآوری، "مرکزی است متشکل از یک یا چند تیم نوآور که با همکاری مراکز تحقیقاتی و شرکتهای متقاضی محصولات جدید در یک حوزه تخصصی در چارچوب برنامهای بلندمدت با هم همکاری میکنند".
تفاوت مرکز نوآوری با شتابدهنده و استارت آپ
شتابدهندهها از یک تیم استارتآپ که ایدهای مورد تأیید آنها دارد حمایت میکنند، درواقع ایدههای استارتآپهای مختلف را گلچین میکنند و بهترین آنها که در کمترین زمان به بیشترین سود برسد را انتخاب میکنند. آنها شرکتی با گروه استارتآپ تأسیس و در مقابل سرمایهگذاری اولیه و آموزشها و خدماتی که به صاحبان ایده میدهند سهمی از شرکت را در اختیار میگیرند، البته میتواند تأسیس شرکت هم در کار نباشد و در قبال حمایتهای مالی و معنوی از طرحها، سهمی از آینده تولیدی محصول را در اختیار بگیرند.
معمولاً شتابدهندهها فعالیتهایی با سرعت بالا انجام میدهند و بعد آن را به حالت شرکتی مستقل رها میسازند (پس از پذیرش نهایی طرح و سرمایهگذاری بیشتر شتابدهنده) البته با سهام محفوظ شتابدهنده، ولی در مراکز نوآوری این گونه عمل نمیکنند و در هستههای پژوهشی خود در زمینههای مختلف به مطالعه طرحهای مختلف میپردازند و بحث تجاریسازی را با یک شریک یا همکار صنعتی یا دولتی انجام میدهند. البته این مراکز از پژوهشگرانی که ایدههای مناسب دارند هم دعوت به همکاری میکنند. نکته ای دیگر که بایستی به آن توجه کرد این است که شتابدهندهها میتوانند انتفاعی یا غیرانتفاعی باشند ولی مراکز نوآوری عموماً وابسته به دولتها هستند.
شتابدهندهها معمولاً با برگزاری مسابقاتی به جذب ایده میپردازند. ولی مراکز نوآوری معمولاً اینگونه نیستند، افراد خود درخواست بررسی ایده را میدهند و یا بهعنوان یک پژوهشگر از آنها دعوت به همکاری میشود. شتابدهندهها معمولاً کوتاهمدت هستند، عموماً حداکثر 6 ماه، ولی مراکز نوآوری اکثراً با پروژههای بلندمدت کار میکنند. شتابدهندهها معمولاً هر ایدهای که در ابتدا حتی هیچ ربطی به علم ندارند را میپذیرند، ولی در مراکز نوآوری معمولاً کارها بر مبنای پژوهش و تحقیق انجام میشود.
دلایل ایجاد مراکز نوآوری
ما در دوره دیجیتال داروینیسم زندگی میکنیم، همان طور که فناوری و جامعه تکامل مییابد، این امری ضروری میشود که سازمانها نیز مدلهای کسب و کار خود را تکامل دهند. از سال 2000 میلادی، 52 درصد از 500 شرکت اول Fortune یا با یکدیگر ادغام شدهاند، یا توسط شرکتهای دیگر خریداری شدهاند یا ورشکسته شدهاند. تهدید جدیدی بهعنوان استارت آپ خاتمه بخش قسمت عظیمی از سهم بازار کمپانیهای قدیمی بوده است و این روند رو به رشد است. مجله وال استریت بیان میکند که ارزش حدوداً 100 استارت آپ در آمریکا بیش از 1 میلیارد دلار است، این استارت آپ ها باارزش و گران قیمت، خیلی از اوقات بازار جدیدی را ایجاد نمیکنند، بلکه به کمک فناوری جدید خود بهسرعت شروع به گرفتن سهم بازارهای قدیمی و مشتریان را قانع به تجربههای جدید میکنند.
در 10 سال گذشته مشاهده شده که هزاران شرکت مانند Nokia و Blackberry و Kodak یا از بین رفتهاند، یا شدیداً سهم خود را از بازار از دست دادهاند، حال یک سؤال مطرح است: چگونه کمپانیها باید از نابود شدن خود جلوگیری کنند؟ جواب این سؤال در یک کلمه است: نوآوری.
در فضای فوقالعاده رقابتی اقتصاد امروز، نوآوری بسیار حائز اهمیت شده است. بررسیهای اخیر شرکتهای بزرگ نشان میدهد که 65 درصد از مدیران ارشد با فشار حاصل از فضای رقابتی حاصل از نوآوری مواجه هستند. در سال 2014 تقریباً 6/1 تریلیون دلار در مجموع صرف بخش توسعه و تحقیق سازمانها شده است. علی رغم این سرمایهگذاری گسترده 85 درصد از محصولات ناشی از این نوآوریها با شکست روبهرو شده است.
ضعفهای فراوان سیستم نوآوری قدیمی باعث شد که تعدادی از سازمانهای بلندهمت در پی روشهای جدیدی در نوآوری باشند و این سازمانها مراکز نوآوری را در جهت شتاب گیری در فضای دیجیتال امروزی ایجاد کردند. " مراکز نوآوری شامل تیمهایی از افراد و معمولاً سایتهایی هستند که بهعنوان قطب فناوری و نوآوری شناخته میشوند و هدف آنها ایجاد یک اکوسیستم حاوی استارت آپ ها، شتابدهندهها، سرمایهگذاران، فروشندگان و مؤسسات آکادمیک و دانشگاهی است که این قطبهای نوآوری ایجاد میکنند."
وظیفه مراکز نوآوری، پیشرو بودن و ریسک کردن راهحلهای جدید برای مشتریان، تست کسب و کار مدلهای جدید و ارزیابی فناوریهای جدید است تا بتواند سهم بازار یک شرکت را ارتقا دهد.
انواع مراکز نوآوری
مراکز نوآوری را بر اساس دو عامل: میزان سرمایهگذاری مورد نیاز و اهداف این مراکز، میتوان در 4 گروه دسته بندی کرد
انواع مراکز نوآوری
مراکز نوآوری درون سازمانی: این مراکز تمام فعالیتهای مربوط به نوآوری از الهام ایده تا آماده کردن پروتوتایپ را در قالبی درون سازمانی انجام میدهند، معمولاً این مراکز ازنظر اندازه و تعداد کارکنان بزرگ هستند و حوزه فعالیت آنها گسترده است.
مثال: Walmart Labs یکی از قسمتهای تیم Walmart Global e-commerce است که وب سایتهای این سازمان را اداره میکند، این مرکز نوآوری تمام فعالیتهای تجارت الکترونیک این سازمان را به عهده دارد.
مراکز نوآوری دانشگاهی: این مدل شرکتها در یک دانشگاه سرمایهگذاری میکنند تا از طریق محققان آن دانشگاه بتواند از لحاظ فناوری نوآوری داشته باشند.
مثال: شرکت خودرو سازی فولکس واگن مرکز نوآوری را در دانشگده مهندسی دانشگاه استنفورد در جهت پیشرفت و نوآوری در ابعاد فناورانه اتومبیل احداث کرده است. این شرکت حدود 75/5 میلیون دلار برای ایجاد این مرکز سرمایهگذاری کرده است که شامل 2 میلیون دلار برای ساخت ساختمان این مرکز و 750 هزاردلار سالیانه به مدت 5 سال برای کارهای تحقیقاتی مححقان دانشگاه استنفورد در جهت نوآوری در عرصه خوردو میشود.
مراکز نوآوری اهرمی: این مراکز نوآوری فعالیتی شبیه به شتابدهندهها دارند، شامل تعداد متخصص و مربی هستند و با کمپانیهای بزرگ در ارتباط هستند و از این طریق به جذب استارت آپ ها میپردازند و از طرفی برای این استارت آپ ها فرصتهای کاری ایجاد میکنند تا کالا و محصولات خود را از طریق این کمپانیها در بازار تست کنند.
مثال: Allianz Digital Labs شرکتها، دانشجویان و نوآورانی را که در مراحل اولیه کسبوکار خود هستند دعوت میکند تا ایدههای خود را برای سرمایهگذاران به امید پیشرفت و تجاری شدن طرحهایشان تشریح کنند و البته این سازمانها و سرمایهگذاران قادر هستند در قبال سرمایهگذاری در آنها سهامی از استارت آپ ها را به خود اختصاص دهند.
پایگاههای کوچک نوآوری: این مراکز نوآوری تیمهای کوچکی هستند که بر اساس قطبهای فناورانه شکل میگیرند. سازمانهای بزرگ هدفشان از ایجاد چنین مراکزی دسترسی به تحولات فناورانه بدون سرمایهگذاریهای بزرگ میباشد. معمولاً پس از گذشت زمان این پایگاههای کوچک نوآوری تبدیل به یکی از 3 فرم مراکز نوآری دیگر خواهند شد.
مثال: کیس شرکت Renault-Nissan مثالی از این مراکز میباشد. این شرکت در سال 2011 میلادی یک دفتر تحقیقاتی در دره سیلیکون ایجاد کرد که در حوزه IT وسایل نقلیه کارهای تحقیقاتی میکرد. در سال 2013 میلادی این دفتر گسترش پیدا کرد و به حوزههایی مانند رانندگی خودکار و اتوماتیک نفوذ پیدا کرد.
اهداف مراکز نوآوری
وظایف یک مرکز نوآوری